بابائی اومد
بابایی هم به سلامتی اومد پیشمون مثل همیشه با دست پر
واسه من یه عالمه لوکا و نوقا و قرابیه آورده بود آخه از سمت آستارا و انزلی و اردبیل رفته بودن رسیده بودن تبریز (وطن من)
جاتون خالی خیلی چسبید با چای داغ همون شب ته جعبه شو سه تایی در آوردیم واسه رومینا هم یه سارافون صورتی خیلی ناز آورده بود دستش درد نکنه.هر وقت می بینمش دلم ضعف میره خیلی خوشگله.
دختر گلمون هم خوبه. احساس می کنم هر چی جلوتر می ره و بزرگتر میشه عاقلتر و داناتر میشه. دیگه همه چی براش جا افتاده. هر چیزی ازش می خوایم فوری نشونمون می ده و همراه ما اون کلمه رو عین طوطی تکرار می کنه.جای هر چیزی رو هم می دونه.
بله رو خیلی ناز ادا می کنه صداش می کنیم فوری هر جا باشه سرشو دولا میکنه و میگه بله.
دیروز داشتم براش کتاب شعرشو می خوندم رسیدم به یه قسمتی که مضمونش این بود که نی نی ها هر شب باید قبل از خواب مسواک رو فراموش نکنند. دیدم فوری از جاش بلند شد و رفت کشوی داروهاشو باز کرد و مسواکشو کشید بیرون آورد دستم داد و گفت ب ساگ (همون مسواک) کلی ذوق کردم ...
امروز هم بابا جونش قطره آهنشو بهش داد و برای اینکه تلخی دهنشو بگیره بهش پیشنهاد کاکائو داد ولی فراموش کرد بهش بده. دست باباشو گرفت و کشوند برد دم یخچال و اشاره کرد بهش و گفت تاتائو یعنی یادت رفت بهم کاکائو بدی. خلاصه از صبح تا شب ماجراها داریم با این دخترک.
یه بار بد جوری کلافه ام کرده بود و نمی ذاشت به کارام برسم. یادمه تنها یه بار این کلمه رو تکرار کردم که: رومینا خیلی اذیت می کنی یکی دو ساعت بعد دیدم رفته با عروسکش داره حرف می زنه و می گه اااااااااذت بیدادی نهههههههههههه اذت نتو( اذیت می کنی؟ نه اذیت نکن) مرده بودم از خنده.
بعضی وقتها ناجور اذیت میکنه تا بخوابه مجبور می شم با لحن محکمی بگم پیشی برو رومی لالا کرده این جمله هم تو حافظه بلند مدت خانوم نقش بست دیدم کچلشو محکم بغل کرده و تو اتاق این ور و اونور می ره و هی می گه بیشی بووووووو (پیشی برو) بعد با دستش محکم می کوبه پشت عروسکش تاپ تاپ می کنه تا کچلش بخوابه.
تعریف کردنی زیاد دارم ولی از حوصله شما عزیزان خارجه. ان شالله فرصتهای دیگه و با شیطنتها و شیرین زبونیهای دیگه.
این فیلها رو یادتونه اسبش هم بود. مال زمان بچگی منه. چه مامان با سلقه ای دارم من.
پی نوشت:
خبر خبر خبر
امروز یکی دو ساعت بعد از نوشتن همین پست پنجمین دندونک دخملی رو کشفیدم بالا سمت راست سمت چپی هم بد جوری ورم کرده همین روزهاست که نیش بزنه.
خیلی خوشحالم اومدم این خبر رو هم تو وبلاگش ثبت کنم و برم.
مواظب خودتون باشید...
خدا نگهدار....